عکسِ بینظیری دارم از یک لحظه ی خوابِ عمیق عارفه السادات.عکس تازه ی تازه است.برای امروز صبح.وقتی که هنوز سرش رو از زیر پتو بیرون نیاورده بود و نگفته بود "خداروشکر نمیتواند من رو بگیرد.چون لولی هستم."دلم میخواست به جای این عکس از صبحگاه اتاقش، آن عکس با دهن نیم باز و چشمان زیر روسری و پتوی بیخ گولیش رو شر کنم.به واقع عکسِ مضحکیست.اما وجدانم اجازه نداد.ولی اگر برای بار چهارم به‌من پیام بدهد و به لولی بودنم به هنگام خواب بخندد حجت برمن‌تمام‌است.اتاقش رو کعنهو طبقه ی زیرزمین جهنم گرم میکند و در ثانیه ای ۸۰۰بار هم ت میخورد بعد به من میگوید لولی!

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها